کد مطلب:212831 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:21

گفتار روز چهارم
مفضل گوید: چون روز چهارم شد به خدمت مولای خود شتافتم و اجازه گرفتم و نشستم. حضرت بعد از حمد و ثنای پروردگار و درود بر حضرت رسول و خاندان آن حضرت سلام الله علیهم اجمعین، فرمودند: ای مفضل! از خلقت انسان و حیوان و گیاهان



[ صفحه 370]



بقدری بیان كردم كه اگر عاقلی از روی تأمل در آن ها فكر كند اعتراف می نماید كه خالق این موجودات خدای دانای حكیم است.

اكنون از رنج و آفت جهان با تو سخن می گویم:

حوادث و آفت هایی كه گاه در جهان اتفاق می افتد، برای تأدیب و تنبیه مردم است تا گرد معاصی نگردند، و از نافرمانی خداوند بازگردند. از این جهت است كه ملاحظه می كنی این آفات و حوادث زود برطرف می گردد. مثلا، اگر ملخ به زراعت هجوم كند، یا مرضی شایع گردد، زیاد طولانی نمی شود. نظم جهان همواره برقرار است، و در تابش آفتاب و ریزش باران و حركت باد هیچ گونه تخلفی روی نمی دهد؛ ولی برای این كه مردم در خطاكاریها و امور ناشایست زیاده روی نكنند و از یاد خدا غافل نمانند، گاه می شود كه گوشه ای از آفات و حوادث را به آنان نشان می دهد، ولی زود برطرف می سازد تا در هر حال رحمت خود را به بندگان فرود آورده باشد.

ملاحظه می كنی بعضی از كسانی را كه غرق در ناز و نعمتند، چنان طغیان و ناسپاسی می كنند كه گویی خود را از جنس بشر ضعیف و فانی نمی دانند، و دیگران را از خود كوچك تر می شمارند، و هیچ گاه در صدد دستگیری درماندگان و مبتلایان برنمی آیند، به بیچارگان رحم نمی كنند و اظهار مهربانی نمی نمایند، نمی دانند كه اسیر حكم قضا و قدرند، و احتمال هم نمی دهند كه ممكن است ضرری به ایشان برسد؛ لیكن هنگامی كه با مصیبت و درد و رنجی روبرو می شوند متنبه می گردند و به خود می آیند.

گروهی كه می گویند: باید هیچ وقت در جهان بلا و آفتی نباشد، مانند كودكانند كه از دوای تلخ، با این كه برای ایشان لازم است، گریزانند و اگر كسی آن ها را از خوردن غذاهای لذیذی كه برای آنان ضرر دارد منع نماید به خشم می آیند. اینان با علم و هنر دشمن اند، و میل دارند پیوسته اوقات خود را به لهو و بطالت بگذرانند، و هر چه می خواهند بخورند. نمی دانند كه عمر به بطالت گذارندن چه ضررها به دین و دنیا می رساند، و غذاهایی كه ضرر دارد چه دردها در بدن ایجاد می كند. نمی فهمند كه در تحصیل آداب و اخلاق نیكو چه فایده هایی، و در آشامیدن چه فایده هایی، و در آشامیدن دواهای تلخ چه منافعی است. بسا درد كه پایان آن راحتی است و بسا تلخی كه شیرینی بار می آورد.